یکی یدونه.....چراغ خونه

3ماهه....ماه مني

انگار تازه بعد 3 ماه داري زميني ميشي و به اينجا عادت ميكني . ماه قشنگم 90 روزگيت براي من خيلي دلچسبه .برات 90 سال عمر پر از شادي و بركت و نگاه مهربون خدا رو آرزو دارم . .............................................................. دارم زبون ني ني ياد ميگيرم الان ديگه از تو چشماش هم ميتونم بخونم كه چي ميخواد چه برسه از رو صداش .انقدر دلچسبه اين روزا كه ميخوام ثانيه ها رو قورت بدم.   پ ن : به زودي در اين مكان عكس نسب خواهد شد .... قول ميدم
12 بهمن 1390

روز ... شب

روزهایم با عشق شب میشود اما لحظاتش برایم چنان تند میگذرد که گاهی به فکر جنگ با عقربه های ساعتم . بعضی روزها دخترک انقدر آرام است و مظلوم که دلم نمی آید نگاهم را از او دور کنم و بعضی روزها آنقدر بیتابی میکند که دلم لحظه ای فراغ بال میخواهد ......اما همچنان عاشق ام ميخندد بغض ميكند نگاهش روي من قفل مي شود و با من حركت ميكند خودش را از توي بغل ديگران به سمت من هل ميدهد سرش را بالا ميگيرد سعي ميكند حرف بزند و سعي دارد با دستش اجسام اطرافش را بگيرد انگشت شست و اشاره اش راهم ميخورد .   ...
6 بهمن 1390
1